تینا جون و کتاب حموم
کیک تولد
تینا جونم از هاون کوچولو خوشش اومده
تینا و پله های خونه
کارهایی که جیگر مامانی انجام میده
-کیف مامانیو میندازی رو دوشت میری پیش در با یه اوازی میگی هممممم دستم تکون میدی -کلیدو برمیداری میری پیش در که درو با کلید وا کنی -صبج که از خواب پا میشی کنترلو میاری میدی بهمون که واست کارتون بزاریم -اگه از یه شبکه یی خوشت نیاد میگی ممممم یعنی یه کانال دیگه بزار -لباسای مامانی یا هر چی باشه رو از کمد در میاری -موقغ خواب پستونکو میزاری تو دهن من شیرم تو دهن بابایی دوباره در میاری میخندی -پیشه شومینه که میری به گفته ی بابایی میگه بوووووو اما من هر چی بهت میگم بگو جیز نمیگی -غذا که واست میارم داغ باشه فوت میکنی با اینکه همش واست لیوان قاشق میارم اما دوس داری قاشق مارو بگیری با ما عذا بخوری ماست مارو بخوری -تا میرم تو حموم پوشک...
نویسنده :
مامی یلدا
16:59
انواع مدل خوابیدن جیگر بلای مامانی
پیاده روی تینای مامانی با باباییش
عکسهای آش دندونی
مامانی چون خونمون کوچیک بود واست جشن نگرفتم،قرار بود کیک بگیرم مادرجون فریدونکناری با عموهاتم بگم بیان که پدرجون تاره قلبشو عمل کرده بود نمیتونس یباد ماهم دیگه کیک نگرفتیم ولی اکشال نداره گلم واسه تولدت جبران میکنیم فدات این ٢تا عروسکم مادرجون فریدونکناری و عمو وزن عمو گرفتن اینجا داشتم حبوباتشو تمیز میکردم که توام به من کمک میکردی ...
نویسنده :
مامی یلدا
18:16